1 00:01:00,455 --> 00:01:53,882 Resync to BluRay : KingDark ma.kingamir500@gmail.com Mohammad Amir Navaie 2 00:01:57,539 --> 00:02:16,430 S05E06 : ( Unbowed, Unbent, Unbroken ) 3 00:03:56,654 --> 00:03:58,355 با جسدها چيکار مي‌کنن؟ 4 00:03:58,406 --> 00:03:59,551 برگرد سرِ کارت 5 00:04:00,011 --> 00:04:02,629 نه. من الان چند هفته‌ست اينجام 6 00:04:02,631 --> 00:04:04,131 ،تا وقتي بهم دليلش رو نگي 7 00:04:04,182 --> 00:04:06,700 من حتي يه دونه جنازه‌ي ديگه هم نمي‌شورم 8 00:04:06,734 --> 00:04:08,635 خودت بعداً مي‌فهمي 9 00:04:08,703 --> 00:04:12,940 کِي؟ - وقتي که زمانش برسه، قبل از اون نه - 10 00:04:12,974 --> 00:04:14,441 برگرد سرِ کارت 11 00:04:14,475 --> 00:04:15,943 کِي مي‌تونم بازي بکنم؟ 12 00:04:15,977 --> 00:04:17,611 بازي؟ 13 00:04:17,646 --> 00:04:20,231 .بازي ديگه بازي صورت‌ها 14 00:04:20,266 --> 00:04:23,651 .تو قبلاً يه بار امتحان کردي ولي باختي 15 00:04:23,702 --> 00:04:25,119 من اصلاً نمي‌دونستم دارم بازي مي‌کنم 16 00:04:25,154 --> 00:04:27,538 تو کي هستي؟ 17 00:04:27,573 --> 00:04:29,223 هيچکس 18 00:04:30,492 --> 00:04:31,743 برگرد سر کارت 19 00:04:31,794 --> 00:04:33,244 تو کي هستي؟ 20 00:04:33,329 --> 00:04:36,497 اينجا چيکار مي‌کني؟ چطوري اومدي اينجا؟ 21 00:04:37,716 --> 00:04:41,069 منم مثل تو اهل وستروس هستم 22 00:04:42,272 --> 00:04:44,823 درست عين تو، دختر يه لرد هستم 23 00:04:45,926 --> 00:04:47,660 البته من تنها بچه‌ش بودم 24 00:04:47,694 --> 00:04:50,913 وارث تمام آينده‌ش بودم 25 00:04:50,947 --> 00:04:53,515 مادرم مُرد 26 00:04:53,517 --> 00:04:55,768 پدرم دوباره ازدواج کرد و يه زن ديگه گرفت 27 00:04:55,852 --> 00:04:58,671 و اون زن، يه دختر بدنيا آورد 28 00:04:58,705 --> 00:05:03,258 نامادريِ من اصلاً دلش نمي‌خواست که دختر يکي يه دونه‌ش رقيب داشته باشه 29 00:05:03,327 --> 00:05:05,328 بخاطر همين سعي کرد من رو با زهر بکُشه 30 00:05:05,363 --> 00:05:07,597 من اينو فهميدم 31 00:05:07,632 --> 00:05:09,866 از مردان بي‌صورت کمک خواستم 32 00:05:12,069 --> 00:05:14,754 و پدرم دوباره بيوه شد 33 00:05:16,424 --> 00:05:18,792 از اون موقع دارم بهشون خدمت مي‌کنم 34 00:05:30,005 --> 00:05:33,290 راست بود يا دروغ؟ 35 00:05:35,994 --> 00:05:37,445 چي؟ 36 00:05:37,479 --> 00:05:39,280 چيزايي که گفتم رو باور کردي؟ 37 00:05:44,120 --> 00:05:45,704 برگرد سر کارت 38 00:06:00,303 --> 00:06:02,354 تو کي هستي؟ 39 00:06:11,899 --> 00:06:13,933 تو کي هستي؟ 40 00:06:18,906 --> 00:06:20,356 آريا 41 00:06:21,525 --> 00:06:23,659 از کجا اومدي؟ 42 00:06:23,745 --> 00:06:25,162 وستروس 43 00:06:29,300 --> 00:06:31,285 زادگاه من وينترفل ـه 44 00:06:31,287 --> 00:06:33,921 ،من کوچکترين دختر يه لرد بزرگ هستم 45 00:06:33,955 --> 00:06:35,155 ادارد استارک 46 00:06:35,206 --> 00:06:36,790 اون توي جنگ کُشته شد 47 00:06:37,926 --> 00:06:39,460 يه دروغ 48 00:06:39,511 --> 00:06:42,563 ،بعد از اينکه اعدام شد من از پايتخت فرار کردم 49 00:06:43,933 --> 00:06:45,800 مجبور شدم يه پسر اصطبل‌دار رو بکُشم 50 00:06:45,851 --> 00:06:47,635 شمشيرم رو توي گردنش فرو کردم 51 00:06:49,138 --> 00:06:50,772 يه دروغ 52 00:06:50,806 --> 00:06:52,724 شمشير رو فرو کردم تو شکمش 53 00:06:52,758 --> 00:06:55,293 ،سعي کردم مادر و برادرم رو پيدا کنم 54 00:06:55,327 --> 00:06:56,961 ولي هيچوقت پيداشون نکردم 55 00:06:57,029 --> 00:06:59,397 والدر فري اونا رو کُشته بود 56 00:07:00,816 --> 00:07:03,034 ،يه ياغي منو دزديد يه مردي به اسم پوليور 57 00:07:04,989 --> 00:07:08,491 .يه مردي به اسم سگ شکاري سندور کلگان 58 00:07:08,493 --> 00:07:10,626 ،اون سعي کرد من رو بفروشه ولي توي جنگ زخمي شد 59 00:07:10,660 --> 00:07:12,661 ،اون بهم التماس کرد که بکُشمش ولي اينکار رو نکردم 60 00:07:12,696 --> 00:07:14,797 توي کوه‌ها ولش کردم بميره 61 00:07:14,831 --> 00:07:17,299 .مي‌خواستم زجر بکشه ازش متنفر بودم 62 00:07:19,419 --> 00:07:20,886 ازش متنفر بودم 63 00:07:22,556 --> 00:07:25,341 !اين دروغ نيست 64 00:07:25,344 --> 00:07:28,345 ،اين دختر که به من دروغ مي‌گه 65 00:07:28,396 --> 00:07:31,848 ،به خداي چندين صورت دروغ مي‌گه به خودش دروغ مي‌گه 66 00:07:31,850 --> 00:07:34,034 واقعاً دلش مي‌خواد هيچکس بشه؟ 67 00:07:34,102 --> 00:07:36,269 آره 68 00:07:41,325 --> 00:07:44,277 من ديگه اين بازي احمقانه رو انجام نمي‌دم 69 00:07:44,328 --> 00:07:46,496 ما هيچوقت دست از بازي کردن نمي‌کشيم 70 00:08:08,771 --> 00:08:12,391 خب، اون دهکده‌هايي که قرار بود پيداشون کنيم چي؟ 71 00:08:12,442 --> 00:08:14,276 ما که نمي‌تونيم با توت و ريشه‌ي درختا زنده بمونيم 72 00:08:14,310 --> 00:08:17,029 من مي‌تونم 73 00:08:17,063 --> 00:08:18,864 تو گرسنه‌ت نيست؟ 74 00:08:18,898 --> 00:08:21,150 معلومه که گرسنمه 75 00:08:21,234 --> 00:08:23,735 ،تو واقعاً همسفر خيلي بدعنقي هستي اينو مي‌دونستي؟ 76 00:08:23,737 --> 00:08:25,988 ،يعني درواقع بين آدمايي که ديدم کمترين جذابيتي نداري 77 00:08:26,040 --> 00:08:27,674 من همسفر تو نيستم 78 00:08:27,708 --> 00:08:30,994 ،ما داريم در کنار همديگه سفر مي‌کنيم ...بنابراين 79 00:08:31,078 --> 00:08:32,912 بلدي خفه شي؟ 80 00:08:32,963 --> 00:08:36,082 من از مقر فرمانروايي تا پنتوس رو تو يه جعبه‌ي گُنده 81 00:08:36,133 --> 00:08:38,585 بدون اينکه يک کلمه حرف بزنم، گذروندم 82 00:08:38,636 --> 00:08:40,336 چرا؟ 83 00:08:43,424 --> 00:08:46,426 تا حالا به اين فکر نکرده بودي که دليلش چي بوده؟ 84 00:08:48,763 --> 00:08:50,731 برات سؤال نشده بود که چرا تيريون لنيستر 85 00:08:50,765 --> 00:08:53,434 تصميم گرفته بياد يه فاحشه‌خونه توي وُلانتيس؟ 86 00:08:53,485 --> 00:08:56,437 مطمئنم که به خيلي از فاحشه‌خونه‌ها تو خيلي از شهرها رفتي 87 00:08:58,573 --> 00:09:00,274 من پدرم رو کُشتم 88 00:09:02,827 --> 00:09:06,163 اون مي‌خواست من رو به بخاطر جُرمي که مرتکب نشده بودم، اعدام کنه 89 00:09:08,784 --> 00:09:11,036 درضمن زني که عاشقش بودم رو هم کرده بود 90 00:09:21,681 --> 00:09:23,231 ،منم به اندازه‌ي تو داغونم، مورمانت 91 00:09:23,266 --> 00:09:24,799 لااقل پدر تو مرد خوبي بود 92 00:09:24,801 --> 00:09:26,635 درباره‌ي پدرم چي مي‌دوني؟ 93 00:09:26,669 --> 00:09:30,222 .ديده بودمش يه بار رفته بودم به ديوار 94 00:09:30,274 --> 00:09:33,192 ،وقتي ازش درباره‌ي افرادش پرسيدم 95 00:09:33,227 --> 00:09:35,468 ،اون داستانِ همشون رو مي‌دونست تک تکِ اونا رو 96 00:09:35,479 --> 00:09:39,065 واقعاً آدمايي که تحت فرماندهيِ اون بودن، براش اهميت داشتن 97 00:09:39,149 --> 00:09:42,485 پس چطوري واسه نگهباني گذاشته بودنش؟ 98 00:09:42,536 --> 00:09:45,288 « ديگر هيچوقت مانندِ او را نخواهيم ديد » 99 00:09:54,966 --> 00:09:58,468 اوه، تو نمي‌دونستي 100 00:10:03,841 --> 00:10:06,843 متأسفم. واقعاً متأسفم 101 00:10:09,180 --> 00:10:10,681 چطوري؟ 102 00:10:12,184 --> 00:10:14,018 من فقط چيزايي که شنيدم رو مي‌دونم 103 00:10:14,069 --> 00:10:15,236 چطوري؟ 104 00:10:15,321 --> 00:10:17,855 اون داشت يه لشگر رو اونطرف ديوار، رهبري مي‌کرد 105 00:10:18,774 --> 00:10:21,442 اونا شورش کردن 106 00:10:21,493 --> 00:10:23,761 توسط افراد خودش کُشته شد 107 00:10:35,375 --> 00:10:37,626 بهتره به راهمون ادامه بديم 108 00:11:27,095 --> 00:11:28,646 والار مورگوليس 109 00:11:28,714 --> 00:11:30,781 والار دوهاريس 110 00:11:32,218 --> 00:11:34,519 جايِ ديگه‌اي ندارم که برم 111 00:11:34,554 --> 00:11:38,223 اونو پيش هر شفادهنده‌اي که توي براووس بود بردم 112 00:11:38,257 --> 00:11:41,259 هرچي پول داشتم خرج کردم 113 00:11:46,366 --> 00:11:49,401 تمام روزهاي زندگيش داشت زجر مي‌کشيد 114 00:11:49,435 --> 00:11:52,421 فقط مي‌خوام تموم بشه 115 00:12:20,318 --> 00:12:21,985 درد مي‌کنه 116 00:12:22,036 --> 00:12:24,405 مي‌دونم 117 00:12:26,541 --> 00:12:28,992 نترس 118 00:12:29,043 --> 00:12:32,446 منم مثل تو بودم 119 00:12:32,480 --> 00:12:34,615 مريض بودم 120 00:12:35,885 --> 00:12:37,886 داشتم مي‌مُردم 121 00:12:40,739 --> 00:12:44,426 ولي پدرم هيچوقت منو ول نکرد 122 00:12:46,846 --> 00:12:49,631 اون دوسَم داشت 123 00:12:49,665 --> 00:12:51,266 ،بيشتر از هرچيزي توي دنيا 124 00:12:51,317 --> 00:12:54,052 درست مثل پدرت که تو رو دوست داره 125 00:12:54,086 --> 00:12:57,338 بخاطر همين، پدرم منو آورد اينجا 126 00:12:57,374 --> 00:13:00,025 پدرم به خداي چندين صورت دعا کرد 127 00:13:02,162 --> 00:13:04,363 ،و من از سرچشمه‌ي رود اون آب نوشيدم 128 00:13:05,582 --> 00:13:07,433 اون آب من رو شفا داد 129 00:13:20,047 --> 00:13:22,632 حالا زندگيم رو وقف اون کردم 130 00:13:24,152 --> 00:13:26,313 دلت مي‌خواد ديگه زجر نکشي؟ 131 00:13:28,406 --> 00:13:30,106 بنوش 132 00:16:14,446 --> 00:16:16,397 اين دختر آماده‌ست؟ 133 00:16:18,067 --> 00:16:20,952 که گوش‌ها، بيني و زبانش رو از دست بده؟ 134 00:16:22,539 --> 00:16:25,407 ،که اميدها و آرزوهاش عشق و نفرتش رو تسليم کنه؟ 135 00:16:25,458 --> 00:16:28,243 تمام چيزهايي که اين دختر رو ساخته؟ 136 00:16:29,379 --> 00:16:31,547 براي هميشه؟ 137 00:16:34,668 --> 00:16:37,086 نه 138 00:16:37,088 --> 00:16:40,255 اين دختر براي اينکه هيچکس بشه، آماده نيست 139 00:16:45,746 --> 00:16:48,415 ولي آماده‌ست که يه کسِ ديگه بشه 140 00:17:01,696 --> 00:17:04,748 چرا دنريس؟ چرا ارزش تمام اين چيزا رو داره؟ 141 00:17:06,451 --> 00:17:09,587 ،تا اونجايي که يادم مياد در طول شورش رابرت، مورمانت‌ها 142 00:17:09,621 --> 00:17:11,505 عليه تارگرين‌ها مي‌جنگيدن 143 00:17:11,540 --> 00:17:13,674 تو به چيزي اعتقاد داري؟ 144 00:17:13,709 --> 00:17:15,376 من به خيلي چيزا اعتقاد دارم 145 00:17:15,460 --> 00:17:17,344 منظورم، به چيزيه که خيلي از ما بزرگتره 146 00:17:17,379 --> 00:17:19,463 به خدايان، به سرنوشت 147 00:17:19,514 --> 00:17:22,717 فکر مي‌کني اين دنيا براش سرنوشتي تعيين شده؟ 148 00:17:22,801 --> 00:17:25,219 نه 149 00:17:25,271 --> 00:17:26,521 منم اينطوري بودم 150 00:17:26,556 --> 00:17:28,940 مثل تو يه کلبي بودم 151 00:17:28,975 --> 00:17:32,110 بعدش يه دختر رو ديدم که با سه تا تخم سنگي 152 00:17:32,145 --> 00:17:34,029 وارد آتيش شد 153 00:17:34,063 --> 00:17:36,865 وقتي که آتيش تموم شد، فکر کردم که الان استخوان‌هاي سوخته‌ش رو پيدا مي‌کنم 154 00:17:36,899 --> 00:17:40,986 ،ولي بجاش، خودش رو ديدم، دنريس 155 00:17:41,037 --> 00:17:45,040 ،زنده بدون هيچ آسيبي بچه‌ اژدهايانش رو تو بغل گرفته بود 156 00:17:47,377 --> 00:17:50,163 تا حالا صداي غرش بچه‌ اژدهايان رو شنيدي؟ 157 00:17:50,214 --> 00:17:51,914 نه 158 00:17:51,965 --> 00:17:54,417 ،خيلي سخته بعد از شنيدنش بخواي کلبي بموني 159 00:17:56,336 --> 00:17:58,588 خب اين معنيش اين نيست که ملکه‌ي بزرگي مي‌شه 160 00:17:58,639 --> 00:18:00,506 نه، معنيش اين نيست 161 00:18:00,557 --> 00:18:02,842 تارگرين‌ها به ديوانگي شهرت دارن 162 00:18:02,844 --> 00:18:05,762 اگه دنيا رو فتح کرد چي؟ بعدش چي؟ 163 00:18:05,814 --> 00:18:08,065 اگه 1000 سال رفاه و آسايش رو فتح کرد چي؟ 164 00:18:08,099 --> 00:18:10,100 اول بايد دنيا رو فتح کنيم 165 00:18:10,151 --> 00:18:12,019 کنيم؟ 166 00:18:12,021 --> 00:18:14,238 خيلي‌خب، بذار فرض کنيم که رؤياهات حقيقت پيدا کنه 167 00:18:14,322 --> 00:18:17,608 ،وقتي دشمنِ کوتوله‌ش رو ببري پيشش ازت خيلي خوشحال و راضي مي‌شه 168 00:18:17,659 --> 00:18:20,828 سر منو از تنم جدا مي‌کنه و مقامِ تو رو بهت برمي‌گردونه 169 00:18:20,862 --> 00:18:23,163 ،تو ارتشش رو فرماندهي مي‌کني ،با کشتي به وستروس مي‌ريد 170 00:18:23,198 --> 00:18:26,116 تمام دشمنانتون رو شکست مي‌دين و دنريس هم از اون پله‌ها بالا مي‌ره 171 00:18:26,168 --> 00:18:27,619 و روي اون تخت آهنين مي‌شينه 172 00:18:27,670 --> 00:18:29,921 .هورا. زنده باد ملکه بعدش چي!؟ 173 00:18:29,955 --> 00:18:31,539 بعدش فرمانروايي مي‌کنه 174 00:18:31,590 --> 00:18:34,759 خب پس يعني يه زني که حتي يه روز از زندگيش رو توي 175 00:18:34,794 --> 00:18:37,512 وستروس نگذرونده، ميشه فرمانرواي وستروس؟ اين عادلانه‌ست؟ 176 00:18:37,546 --> 00:18:40,098 اون وارث حقيقيه - چرا؟ - 177 00:18:40,132 --> 00:18:43,968 بخاطر اينکه پدرش، کسي که آدماي زنده رو واسه سرگرم کردن خودش مي‌سوزوند، پادشاه بوده؟ 178 00:18:47,357 --> 00:18:49,642 اون يه کشتيِ برده‌ست - چرا لنگر انداختن؟ - 179 00:18:49,693 --> 00:18:51,477 ...شايد اومدن به ساحل که 180 00:18:51,528 --> 00:18:53,979 آب پيدا کنن 181 00:19:04,574 --> 00:19:07,326 که خيلي آدم جنگجويي هستي، آره؟ 182 00:19:15,586 --> 00:19:17,637 واسه معادن نمک خوبه؟ 183 00:19:17,722 --> 00:19:20,974 آره، يا اونجا يا برده‌ي تو آشپزخونه 184 00:19:21,008 --> 00:19:22,893 بنظر قوي مياد 185 00:19:22,927 --> 00:19:25,729 اون کوتوله چي؟ 186 00:19:25,763 --> 00:19:28,064 ارزشي نداره 187 00:19:28,099 --> 00:19:30,684 گلوش رو ببُريد 188 00:19:30,736 --> 00:19:32,737 !وايسين. وايسين. وايسين. وايسين بذارين باهم حرف بزنيم 189 00:19:32,771 --> 00:19:35,189 بعدشم کيرش رو ببُريد 190 00:19:35,274 --> 00:19:36,440 با پول خوبي مي‌شه فروختش 191 00:19:36,491 --> 00:19:38,609 کير يه کوتوله، نيروي جادويي داره 192 00:19:38,660 --> 00:19:41,028 !وايسا! صبر کن 193 00:19:41,079 --> 00:19:42,446 !وايسا، وايسا، وايسا 194 00:19:42,448 --> 00:19:45,082 نمي‌توني يه کير خشک‌شده رو به يه بازرگان تحويل بدي 195 00:19:45,117 --> 00:19:46,617 و انتظار داشته باشي بخاطرش بهت پول بده 196 00:19:46,619 --> 00:19:48,619 اون بايد بدونه کير يه کوتوله‌ست 197 00:19:48,670 --> 00:19:51,973 ،و تا وقتي خودِ کوتوله رو نبينه از کجا مي‌تونه باور کنه 198 00:19:52,008 --> 00:19:53,759 خب معلومه، اندازه‌ي کيرِ يه کوتوله‌ست ديگه 199 00:19:53,793 --> 00:19:55,794 !بهتره دوباره فکر کني 200 00:20:00,633 --> 00:20:03,719 ،تا وقتي يه بازرگان کير رو پيدا کنيم اون کوتوله زنده مي‌مونه 201 00:20:12,396 --> 00:20:14,898 ملکه دنريس برده‌داري رو ممنوع کرده 202 00:20:14,949 --> 00:20:17,984 ،ما به وُلانتيس حرکت مي‌کنيم نه بندرِ برده‌ها 203 00:20:17,986 --> 00:20:21,704 بعلاوه، اون دوباره گودال جنگ رو باز کرده 204 00:20:21,739 --> 00:20:24,407 من هيچوقت نشنيدم که مردان آزاد توي گودال‌هاي جنگ، باهم بجنگن 205 00:20:24,458 --> 00:20:26,659 گودال‌هاي جنگ توي ميرين؟ 206 00:20:26,661 --> 00:20:29,662 .پس خيلي خوش شانسي قراره پولدار بشي 207 00:20:29,664 --> 00:20:33,633 تو الان داري به يکي از بزرگترين جنگجويانِ هفت اقليم نگاه مي‌کني 208 00:20:35,337 --> 00:20:36,921 اون 209 00:20:36,972 --> 00:20:40,891 اون؟ اون بايد 60 سالش باشه 210 00:20:40,926 --> 00:20:43,644 ،البته، يه مقدار پير شده 211 00:20:43,678 --> 00:20:46,480 ،يه ذره بي‌رمق شده بخاطر اينکه خيلي تو آفتاب بوده 212 00:20:46,514 --> 00:20:49,984 هممون اينو به وضوح مي‌بينيم. ولي اون کهنه سربازيه که تو 100 تا نبرد بوده 213 00:20:50,018 --> 00:20:52,319 درباره‌ش شعرها نوشتن 214 00:20:58,494 --> 00:21:00,245 حقيقت داره؟ 215 00:21:05,534 --> 00:21:08,420 اون مسابقه‌ي نيزه‌سواران توي لنيس‌پورت رو پيروز شد 216 00:21:08,454 --> 00:21:11,089 خودش به تنهايي سر جيمي لنيستر رو از روي اسبش پايين انداخت 217 00:21:12,342 --> 00:21:15,378 شاه‌کُش 218 00:21:15,380 --> 00:21:18,798 مسابقه‌ي نيزه‌بازي. تو داري از يه مسابقه‌ي نيزه‌بازي حرف مي‌زني 219 00:21:18,849 --> 00:21:21,183 يه بازي گرون واسه افراد پولدار 220 00:21:21,218 --> 00:21:23,970 ،مرداني که توي گودال‌هاي ميرين مي‌جنگن اونو درسته قورتش مي‌دن 221 00:21:24,021 --> 00:21:27,061 من توي يه نبرد، يه سوارِ خونيِ دوتراکي رو کُشتم 222 00:21:37,568 --> 00:21:38,986 دروغگو 223 00:21:39,037 --> 00:21:41,705 .دروغ نمي‌گم اسمش کوتو بود 224 00:21:41,739 --> 00:21:44,624 اون سوارِ خونيِ کال دروگو بود 225 00:21:44,659 --> 00:21:48,628 ،من رو ببر به بندر برده‌ها ،يه شمشير بده دستم 226 00:21:48,663 --> 00:21:50,297 اونوقت خودم رو بهت ثابت مي‌کنم 227 00:22:02,011 --> 00:22:05,229 ،براي بچه‌هام پول بهم بدين 228 00:22:08,851 --> 00:22:10,902 لرد بيليش 229 00:22:10,936 --> 00:22:13,071 بله؟ 230 00:22:14,407 --> 00:22:16,442 لنسل لنيستر 231 00:22:18,611 --> 00:22:20,579 برادر لنسل 232 00:22:20,613 --> 00:22:22,197 ما نام خانوادگيمون رو ترک کرديم 233 00:22:22,248 --> 00:22:24,033 خانواده‌ي بزرگيه که بخواي ترکش کني 234 00:22:24,084 --> 00:22:27,252 ،از آخرين باري که شما اينجا بودين شهر يه تغييراتي کرده 235 00:22:27,287 --> 00:22:29,171 ،جوي‌ها رو پر از شراب کرديم 236 00:22:29,205 --> 00:22:31,673 ،بُت‌هاي دروغين رو شکستيم 237 00:22:31,708 --> 00:22:34,209 و آدماي بي‌دين و خدانشناس رو فراري داديم 238 00:22:34,260 --> 00:22:35,761 آفرين 239 00:22:41,218 --> 00:22:44,437 الان براي يه مسأله‌ي مهم اومدم پيش ملکه‌ي مادر 240 00:22:44,472 --> 00:22:47,440 بايد بهشون خبر بدم که دير مي‌رسم؟ 241 00:22:51,195 --> 00:22:52,862 مراقب قدم‌هاتون باشين، لرد بيليش 242 00:22:52,897 --> 00:22:56,900 ،خودتون مي‌فهمين که مقر فرمانروايي جديد تحمل ديدن دستفروشانِ آدم رو نداره 243 00:22:56,952 --> 00:22:59,787 ،ما هردمون هوس‌هايي رو دستفروشي مي‌کنيم برادر لنسل 244 00:22:59,821 --> 00:23:02,323 فقط مال من يه ذره سرگرم کننده‌تر ـه 245 00:23:11,633 --> 00:23:14,969 ،فکر مي‌کنين کارِ عاقلانه‌ايه ،سرورم 246 00:23:15,003 --> 00:23:16,804 که وارث هايگاردن رو دستگير کنين؟ 247 00:23:16,839 --> 00:23:19,674 ارتش ايمان، وارث هايگاردن رو دستگير کرد 248 00:23:19,676 --> 00:23:22,837 البته، و ارتش ايمان هم مسلّح به دستورات شما بود 249 00:23:22,845 --> 00:23:24,646 دستورات پادشاه 250 00:23:24,680 --> 00:23:26,765 يعني پادشاه مقصر انحراف جنسيِ سر لوراس ـه؟ 251 00:23:26,849 --> 00:23:28,717 خاندانِ تالي اين توهين بزرگ رو اصلاً تحمل نمي‌کنن 252 00:23:28,751 --> 00:23:31,853 خاندان تايرل تحمل نمي‌کنن؟ 253 00:23:31,904 --> 00:23:33,855 به من توهين شده، لرد بيليش 254 00:23:33,890 --> 00:23:35,724 سر لوراس قرار بود با من ازدواج کنه 255 00:23:35,758 --> 00:23:37,742 ولي بجاش انتخاب کرد که با پسرها بخوابه 256 00:23:37,778 --> 00:23:40,098 ،اينکه آدم انتخاب کنه با کي بخوابه واقعاً چيز خيلي عجيبيه 257 00:23:42,800 --> 00:23:44,367 خيلي عجيبه 258 00:23:46,537 --> 00:23:48,704 مثلاً، لايسا آرين 259 00:23:48,706 --> 00:23:50,740 يه زن کاملاً نفرت‌انگيز 260 00:23:52,142 --> 00:23:54,093 من رو ببخش 261 00:23:54,128 --> 00:23:56,095 مي‌دونم هنوز عزادار هستي 262 00:23:56,130 --> 00:23:59,515 لايسا زنِ خوبي بود 263 00:23:59,551 --> 00:24:00,851 يه زن مهربان 264 00:24:00,885 --> 00:24:03,854 ما هردومون مي‌دونيم که اون هيچکدوم از اينايي که مي‌گي نبوده 265 00:24:03,888 --> 00:24:05,889 ولي با اينحال، دلم واسه پسرش مي‌سوزه 266 00:24:05,924 --> 00:24:08,192 لرد جوانِ وِيل چه سعادتي داشته که 267 00:24:08,226 --> 00:24:10,527 يه پدر جديد، داره بهش مشاوره مي‌ده 268 00:24:10,562 --> 00:24:12,563 مي‌دونم چقدر سخته که تو اين سن و سال کم 269 00:24:12,565 --> 00:24:15,399 يکي بخواد هم پدر و هم مادرش رو از دست بده 270 00:24:15,401 --> 00:24:18,401 اگه در وستروس جنگ بشه، شواليه‌هاي وِيل براي پادشاهشون مي‌جنگن؟ 271 00:24:19,488 --> 00:24:21,823 لرد رابين جوان به توصيه‌هاي من گوش مي‌ده 272 00:24:23,375 --> 00:24:25,777 و منم هميشه وفادارانه براي خدمت به تاج و تخت، مشاوره دادم 273 00:24:25,811 --> 00:24:27,612 خوبه 274 00:24:31,917 --> 00:24:33,801 اگه کار ديگه‌اي نيست مي‌توني بري 275 00:24:34,920 --> 00:24:36,754 ،يه مسأله‌ي ديگه هست سرورم 276 00:24:36,805 --> 00:24:39,507 يه مسأله‌ي خيلي ضروريه که نتونستم به زاغ‌ها براي رسوندن اين پيغام اعتماد کنم 277 00:24:39,593 --> 00:24:42,444 شما يه بار من رو مسئولِ پيدا کردن آريا استارک کردين 278 00:24:42,479 --> 00:24:45,397 و با شرمندگي تمام، موفق نشدم پيداش کنم 279 00:24:45,432 --> 00:24:47,733 ولي سانسا استارک رو پيدا کردم 280 00:24:49,269 --> 00:24:52,655 زنده و سالم دوباره توي خونه‌ش 281 00:24:52,689 --> 00:24:54,156 توي وينترفل ـه 282 00:24:54,191 --> 00:24:56,442 اين غيرممکنه 283 00:24:56,493 --> 00:24:58,827 منابع من اطلاعات موثقي دارن 284 00:24:59,997 --> 00:25:02,032 بهم گفتن که روس بولتن 285 00:25:02,083 --> 00:25:04,534 ،مي‌خواد اونو زنِ پسرش رمزي، بکنه 286 00:25:04,585 --> 00:25:07,254 ،يه حرومزاده‌اي که به تازگي توسط پادشاه تامن حلال‌زاده شده 287 00:25:07,288 --> 00:25:11,258 روس بولتن به لطف پدر من شده فرمانرواي شمال 288 00:25:11,292 --> 00:25:15,262 البته، اين پاداشش براي فرو کردن خنجرش تو قلب پادشاه خودش بود 289 00:25:16,547 --> 00:25:18,682 چقدر احمق بوديم که به يه خائن اعتماد کرديم 290 00:25:18,716 --> 00:25:21,134 وصلت دادن پسرش با ،آخرين نفر از نسل استارک 291 00:25:21,137 --> 00:25:23,054 در شمال، بهش مشروعيت بيشتري 292 00:25:23,105 --> 00:25:25,022 نسبت به هم‌پيمان شدن با يه خاندانِ منفورِ جنوبي، مي‌ده 293 00:25:25,057 --> 00:25:28,442 پوستِ خودش و حرومزاده‌ش رو 294 00:25:28,477 --> 00:25:30,311 عين همون آدمي که روي نشان خاندانشون هست، مي‌کَنم 295 00:25:30,313 --> 00:25:32,146 من توصيه ميکنم صبر کنين، بانوي من 296 00:25:32,148 --> 00:25:34,031 صبر کنم؟ 297 00:25:34,066 --> 00:25:35,616 سانسا کمک کرد پسر من رو بکُشه 298 00:25:35,651 --> 00:25:37,201 روس بولتن يه خائنه 299 00:25:37,236 --> 00:25:39,203 ،استنيس باراتيون هم يه خائنه 300 00:25:39,288 --> 00:25:40,855 داره به سمت وينترفل لشگرکشي مي‌کنه 301 00:25:40,890 --> 00:25:43,375 بذاريد استنيس و روس، باهمديگه بجنگن 302 00:25:43,409 --> 00:25:46,044 ،بذاريد دشمنان تاج و تخت همديگه رو تيکه پاره کنن 303 00:25:46,079 --> 00:25:49,448 و وقتي تموم شد، اونوقت وينترفل رو از چنگ هر غارتگري که زنده مونده، در بيارين 304 00:25:49,482 --> 00:25:51,967 وينترفل هزاران مايل از اينجا فاصله داره 305 00:25:52,001 --> 00:25:54,169 آب و هوا خيلي وقته عوض شده 306 00:25:54,171 --> 00:25:57,105 بخاطر همين خيلي مهمه که ،وقتي برنده 307 00:25:57,140 --> 00:25:59,558 ،داره زخم‌هاش رو التيام مي‌ده سريعاً بهش ضربه بزنيم 308 00:26:01,344 --> 00:26:03,645 مطمئناً عموي شما، کِوان مي‌تونه يه ارتش جمع کنه 309 00:26:03,681 --> 00:26:07,016 عمو کِوان من شجاعتش اندازه‌ي يه موشه 310 00:26:07,051 --> 00:26:08,635 پس سر جيمي مي‌تونه 311 00:26:08,669 --> 00:26:11,271 جيمي هم بخاطر يه مأموريت حساس ديپلماتيک از پايتخت رفته 312 00:26:11,305 --> 00:26:14,023 نمي‌دونم کِي برميگرده 313 00:26:14,074 --> 00:26:16,526 شايد من بتونم کمک بکنم 314 00:26:16,528 --> 00:26:19,696 شواليه‌هاي وِيل از بهترين ،جنگنده‌هاي وستروس هستن 315 00:26:19,747 --> 00:26:21,965 ،براي نبرد توي يخ و برف آموزش ديدن 316 00:26:21,999 --> 00:26:24,867 ،من رو ببخش، لرد بيليش 317 00:26:24,919 --> 00:26:27,121 شما بخاطر نزول خوري و 318 00:26:27,172 --> 00:26:29,707 ،داشتن فاحشه خونه مشهور هستين نه بعنوان يه مرد ارتشي 319 00:26:29,758 --> 00:26:31,892 شما نمي‌خواين جونِ حتي يکي از سربازان لنيستر رو به خطر بندازين 320 00:26:31,926 --> 00:26:35,346 يا اينکه يه سکه از خزانه‌‌ي سلطنتي خرج کنين 321 00:26:35,380 --> 00:26:37,097 چي رو مي‌خواين از دست بدين؟ 322 00:26:37,132 --> 00:26:38,999 يه صاحب فاحشه‌خونه رو؟ 323 00:26:39,034 --> 00:26:40,551 و اگه موفق شدي چي مي‌خواي؟ 324 00:26:40,553 --> 00:26:42,720 من رو منسوب به فرمانروايي شمال کنيد 325 00:26:47,143 --> 00:26:50,612 ،امروز عصر با پادشاه صحبت مي‌کنم 326 00:26:50,646 --> 00:26:52,814 ازشون مي‌خوام يه حکم سلطنتي بدن 327 00:26:52,848 --> 00:26:55,700 تا وقتي که ببينم شيرها وينترفل رو مي‌گيرن، آروم نمي‌شم 328 00:26:55,735 --> 00:26:58,019 وقتي که سر سانسا استارک رو بالاي نيزه ببينم 329 00:26:58,054 --> 00:27:01,072 اونوقت مي‌فهمم مردي هستي که به حرفت عمل مي‌کني 330 00:27:01,123 --> 00:27:03,208 ...همونطور که گفتم 331 00:27:03,242 --> 00:27:05,193 من زنده‌م که خدمت کنم 332 00:27:10,667 --> 00:27:13,836 فردا ازش درخواست مي‌کنم 333 00:27:15,422 --> 00:27:17,139 اگه مخالفت کنه چي؟ - نمي‌کنه - 334 00:27:17,224 --> 00:27:19,592 ما خيلي منتظر مونديم 335 00:27:19,643 --> 00:27:21,844 من مي‌خوام تو زنم بشي 336 00:27:21,895 --> 00:27:23,929 همين حالا 337 00:27:25,233 --> 00:27:26,850 چيه؟ 338 00:27:26,884 --> 00:27:29,820 تو مي‌خواي بخاطر اينکه خانواده‌هامون ترتيب ازدواجمون رو دادن باهام ازدواج کني؟ 339 00:27:29,854 --> 00:27:31,738 ...يا واقعاً 340 00:27:39,163 --> 00:27:41,782 .نمي‌تونيم هنوز نمي‌تونيم 341 00:27:41,784 --> 00:27:42,999 چرا نمي‌تونيم؟ 342 00:27:43,034 --> 00:27:45,085 .خودت مي‌دوني چرا يکي مي‌بينه 343 00:27:45,120 --> 00:27:47,455 تو زنِ من مي‌شي 344 00:27:47,506 --> 00:27:51,542 منم شوهرت مي‌شم 345 00:27:51,593 --> 00:27:55,129 اونوقت اجازه داريم باهم توي باغ‌ها قدم بزنيم 346 00:27:55,131 --> 00:27:57,799 با چندتا دختر ديگه توي اين باغ‌ها قدم زدي؟ 347 00:27:59,768 --> 00:28:02,437 خيلي دوست دارم وقتي از روي حسادت زيرچشمي بهم نگاه مي‌کني 348 00:28:02,471 --> 00:28:06,023 زيرچشمي نگاه نکردم و اينکه سؤالم رو جواب ندادي 349 00:28:06,059 --> 00:28:08,494 زوج خيلي خوبي مي‌شن 350 00:28:08,528 --> 00:28:11,697 يه لنيستر و يه مارتل 351 00:28:11,731 --> 00:28:15,150 اونا نمي‌دونن چقدر خطرناکه 352 00:28:15,185 --> 00:28:17,386 بايد ازشون محافظت کنيم 353 00:28:17,420 --> 00:28:19,388 بله، شاهزاده‌ي من 354 00:28:21,024 --> 00:28:24,126 از اون تبرت سالهاست استفاده نکردي 355 00:28:25,829 --> 00:28:27,463 اميدوارم يادت باشه چطوري ازش استفاده کني 356 00:28:27,498 --> 00:28:30,166 يادمه 357 00:28:32,503 --> 00:28:36,382 همسر مرد دورنيشي به زيبايي خورشيد بود 358 00:28:36,416 --> 00:28:41,504 و بوسه‌هايش از بهار هم گرم‌تر بود 359 00:28:41,538 --> 00:28:43,456 شمشير مرد دورنيشي 360 00:28:43,507 --> 00:28:45,791 از فولادِ سياه 361 00:28:45,842 --> 00:28:50,296 و ضربه‌اش مهلک بود 362 00:28:50,348 --> 00:28:54,551 همسر مرد دورنيشي وقتي حمام مي‌کرد آواز مي‌خواند 363 00:28:54,602 --> 00:28:58,639 ...با صدايي که زيبا و دوست‌داشتني - خيلي‌خب، بسه ديگه - 364 00:28:58,690 --> 00:29:00,807 داشت به جاي خوبش مي‌رسيد 365 00:29:00,858 --> 00:29:02,809 ما داريم سعي مي‌کنيم کسي متوجه ما نشه 366 00:29:02,811 --> 00:29:04,895 نمي‌خوام تمام کسايي که توي دورن هستن، متوجه لهجه‌ت بشن 367 00:29:04,946 --> 00:29:06,730 همه‌ي اين شعر به آخرشه 368 00:29:06,814 --> 00:29:09,116 .بعداً هم مي‌توني بخوني اوناهاش 369 00:29:12,488 --> 00:29:14,322 باغ‌هاي آبي اونجاست 370 00:29:14,324 --> 00:29:16,874 ،وقتي شاهزاده رو گرفتيم بعدش چي مي‌شه؟ 371 00:29:19,295 --> 00:29:22,046 بداهه‌سرايي دوست دارم 372 00:29:22,081 --> 00:29:24,432 کاملاً فهميدم دست طلايي واسه چيه 373 00:29:43,903 --> 00:29:48,324 تعظيم نمي‌کنيم. خم نمي‌شيم. شکست نمي‌خوريم 374 00:29:49,860 --> 00:29:50,860 بخاطر اوبرين 375 00:29:50,911 --> 00:29:52,862 بخاطر اوبرين 376 00:30:32,405 --> 00:30:34,689 خب، مثل اينکه جاش راحته 377 00:30:40,380 --> 00:30:42,631 ميرسلا 378 00:30:45,168 --> 00:30:47,052 دايي جيمي؟ 379 00:30:47,086 --> 00:30:49,087 ...من 380 00:30:49,138 --> 00:30:51,339 .من نمي‌فهمم شما اينجا چيکار مي‌کنين؟ 381 00:30:51,391 --> 00:30:53,592 بايد خصوصي باهم حرف بزنيم 382 00:30:53,595 --> 00:30:56,429 من "تيريستان مارتل" هستم - تريستان قراره با من ازدواج کنه - 383 00:30:56,480 --> 00:30:59,399 .عاليه از ديدنت خوشحالم 384 00:30:59,433 --> 00:31:01,401 ،ما انتظار اومدن شما رو نداشتيم لرد جيمي 385 00:31:01,435 --> 00:31:04,187 چرا نمي‌ذاري اين دو تا باهم يه مقدار تنها باشن، پسر؟ 386 00:31:08,659 --> 00:31:10,860 بهتره کار احمقانه نکني 387 00:31:15,233 --> 00:31:17,167 !اين يه کار احمقانه بود 388 00:31:17,202 --> 00:31:18,752 بايد بريم، ميرسلا، همين الان 389 00:31:18,787 --> 00:31:20,871 !تو اونو زدي - اون چيزيش نمي‌شه، قول مي‌دم - 390 00:31:20,922 --> 00:31:22,623 ...ولي ما بايد 391 00:31:26,628 --> 00:31:28,512 !لعنت به اين شانس 392 00:32:10,340 --> 00:32:11,590 !بگيرش 393 00:32:14,228 --> 00:32:15,979 تو با من مياي - نمي‌خوام بيام - 394 00:32:16,013 --> 00:32:18,214 ازت درخواست نکردم بياي، شاهزاده 395 00:32:24,906 --> 00:32:27,607 !سلاح‌هاتون رو بندازين 396 00:32:35,784 --> 00:32:38,119 من اوبارا سند هستم 397 00:32:38,170 --> 00:32:40,538 دختر اوبرين مارتل 398 00:32:40,589 --> 00:32:43,875 .من براي دورن مي‌جنگم شما براي کي مي‌جنگين؟ 399 00:32:43,926 --> 00:32:45,877 سلاح‌هاتون رو بندازين 400 00:33:03,279 --> 00:33:07,232 اگه دستت سالم بود، خوب مي‌تونستيم باهمديگه بجنگيم 401 00:33:17,661 --> 00:33:19,746 ،به نسبت يه دختر کوچيک خوب مي‌جنگي 402 00:33:46,608 --> 00:33:48,659 !بايستيد 403 00:33:50,946 --> 00:33:54,865 اوه، حتي از فاصله‌ي 5 مايلي هم بوي تعفن به مشام مي‌رسه 404 00:33:54,916 --> 00:33:57,084 خب، واسه چي توقف کرديم؟ بگو 405 00:34:00,973 --> 00:34:03,425 ،شايعات و حرف مفت فقط همينو دارن 406 00:34:03,459 --> 00:34:05,594 ،فقط يه نمايش الکيه هيچي بيشتر از اين نيست 407 00:34:05,628 --> 00:34:08,763 اگه قرار باشه تمام کسايي که توي ،مقر فرمانروايي همجنسگرا بودن رو دستگير کنن 408 00:34:08,798 --> 00:34:11,800 ديگه واسه هيچکس توي سياهچال‌ها جايي نمي‌مونه 409 00:34:11,851 --> 00:34:13,718 همه از قضيه‌ي اون و رنلي خبر دارن 410 00:34:13,769 --> 00:34:17,305 رنلي باراتيون با نيمي از پسرهاي اصطبل‌دار هفت اقليم خوابيده بود 411 00:34:17,307 --> 00:34:19,190 ،همه اينو مي‌دونستن هيشکي اهميت نمي‌داد 412 00:34:19,226 --> 00:34:20,810 ولي اون برادر پادشاه بود 413 00:34:20,861 --> 00:34:22,645 و لوراس هم برادر ملکه‌ست 414 00:34:22,647 --> 00:34:25,114 .نه، نه، نه، نه اين اصلاً قابل قبول نيست 415 00:34:25,148 --> 00:34:27,228 سرسي پشت اين قضيه‌ست - آره، البته که همينطوره - 416 00:34:27,234 --> 00:34:29,652 اون مي‌خواد اسم خاندان ما رو ،به لجن بکشونه 417 00:34:29,703 --> 00:34:31,537 و ما رو سر جامون بنشونه 418 00:34:31,571 --> 00:34:33,656 .يه ذره استراحت کن، عزيزم خيلي پريشون شدي 419 00:34:33,707 --> 00:34:35,875 بذار خودم با سرسي لنيستر حرف مي‌زنم 420 00:34:41,916 --> 00:34:45,385 سرورم، من راه طولاني‌اي رو اومدم 421 00:34:45,420 --> 00:34:47,888 حتماً خسته هستين 422 00:34:50,224 --> 00:34:53,060 قلم‌ت رو بذار زمين، عزيزم. هردومون مي‌دونيم که چيزي نمي‌نويسي 423 00:34:53,094 --> 00:34:56,430 آه، آره. ملکه‌ي خارها، معروف به کنايه زن 424 00:34:56,497 --> 00:34:59,483 و همينطور زن فاحشه، ملکه سرسي 425 00:35:03,188 --> 00:35:04,772 ببخشيد؟ 426 00:35:04,823 --> 00:35:08,409 من مي‌دونم که تو پشت زنداني کردنِ احمقانه‌ي نوه‌ي من هستي 427 00:35:08,444 --> 00:35:11,279 اگه بابت حرفي که بهم زدين ...عذرخواهي کنين، شايد من 428 00:35:11,330 --> 00:35:14,198 ،وقتي لوراس رو گرفتم اون موقع ازت عذرخواهي مي‌کنم 429 00:35:15,417 --> 00:35:17,285 وقتي ارتش ايمان سر لوراس رو دستگير کرد 430 00:35:17,336 --> 00:35:19,954 منم به اندازه بقيه شوکه شدم 431 00:35:20,005 --> 00:35:22,590 من هيچ علاقه‌اي به اين ،آدماي متعصب ندارم 432 00:35:22,625 --> 00:35:25,227 ولي يه ملکه‌ي مادر چيکار مي‌تونه بکنه؟ 433 00:35:26,546 --> 00:35:28,464 نکنه بارگاه سلطنتي ديگه نيازي به 434 00:35:28,515 --> 00:35:31,767 ارتش، طلا و گندم خاندانِ من نداره؟ 435 00:35:31,851 --> 00:35:33,852 ،اينو مطمئن باشين 436 00:35:33,887 --> 00:35:35,888 ...دوستيِ ما با خاندان تايرل هنوز هم 437 00:35:35,939 --> 00:35:37,556 واقعاً انتظار داري اين دوستي ،ادامه پيدا کنه 438 00:35:37,607 --> 00:35:40,309 اونم بعد از اينکه آينده‌مون رو زنداني کردي؟ 439 00:35:40,393 --> 00:35:42,695 ،يه بار گفتم 440 00:35:42,730 --> 00:35:45,181 من هيچکس رو زنداني نکردم 441 00:35:45,216 --> 00:35:46,616 ...درباره‌ي تهديدهاي در لفافه هم 442 00:35:46,650 --> 00:35:48,101 کدوم لفافه؟ 443 00:35:50,454 --> 00:35:54,958 دوستيِ لنيستر و تايرل براي اين کشور جنگ‌زده، صلح و آرامش آورده 444 00:35:55,025 --> 00:35:58,244 واقعاً دلتون مي‌خواد که هفت اقليم دوباره به ميدون جنگ تبديل بشه؟ 445 00:36:01,382 --> 00:36:02,916 من به پدرت اعتماد نداشتم 446 00:36:02,968 --> 00:36:05,586 واقعاً ازش خوشم نميومد 447 00:36:05,588 --> 00:36:09,140 .ولي بهش احترام مي‌ذاشتم اون احمق نبود 448 00:36:09,174 --> 00:36:12,893 اون اينو مي‌فهميد که بعضي وقتا آدم بايد با رقيبانش همکاري کنه 449 00:36:12,928 --> 00:36:14,478 تا اينکه بخواد نابودشون کنه 450 00:36:14,513 --> 00:36:16,731 خاندان لنيستر هيچ رقيبي نداره 451 00:36:19,151 --> 00:36:22,636 ،سپتون اعظم دستور يه جلسه‌ي بازجويي داده نه جلسه‌ي دادرسي 452 00:36:22,672 --> 00:36:24,356 فقط يه جلسه‌ي کوچيک براي اينکه مشخص بشه 453 00:36:24,407 --> 00:36:27,242 اين اتهامات عليه سر لوراس ،حقيقت دارن يا نه 454 00:36:27,276 --> 00:36:29,294 که مطمئنم ندارن 455 00:36:29,328 --> 00:36:32,814 لوراس آزاد مي‌شه، دوستيِ ...ما هم ادامه پيدا مي‌کنه 456 00:36:34,534 --> 00:36:37,452 و ما هم فراموش مي‌کنيم که اين مکالمه‌ي زشت اتفاق افتاده 457 00:36:39,255 --> 00:36:40,789 روز خوبي داشته باشين، بانو اُلنا 458 00:37:00,444 --> 00:37:03,196 از شايعاتي که درباره‌ي تو و رنلي پخش شده خبر داري؟ 459 00:37:04,315 --> 00:37:06,900 شايعات براي من اهميتي ندارن 460 00:37:06,951 --> 00:37:10,270 ،گفته شده وقتي اون مُرده تو ناراحت و افسرده شدي 461 00:37:10,305 --> 00:37:13,841 شواهد نشون ميدن که حتي وقتي ارتش استنيس نزديک شده 462 00:37:13,875 --> 00:37:16,410 تو از آغوش اون جدا نشدي 463 00:37:16,461 --> 00:37:20,297 .اون دوستِ من بوده پادشاه من بوده 464 00:37:20,331 --> 00:37:22,749 جافري پادشاه تو نبود؟ 465 00:37:22,801 --> 00:37:25,803 ،اون تقديس شده توسط هفت خدايان بود نه رنلي 466 00:37:25,838 --> 00:37:30,391 من اشتباه کردم که از ادعاي رنلي حمايت کردم، اينو مي‌دونم 467 00:37:31,560 --> 00:37:33,978 ولي جافري من رو بخشيد 468 00:37:34,013 --> 00:37:36,481 من توي نبرد بلک‌واتر براش جنگيدم 469 00:37:36,515 --> 00:37:40,185 آره، و زره‌ي رنلي رو به تن کردي 470 00:37:40,187 --> 00:37:42,570 چه اهميتي داره چي تنم کردم؟ 471 00:37:42,605 --> 00:37:45,240 تمام اتهاماتي که عليه تو هست رو انکار مي‌کني؟ 472 00:37:45,274 --> 00:37:47,325 زناکاري 473 00:37:47,360 --> 00:37:49,528 لواط. توهين به مقدسات 474 00:37:49,530 --> 00:37:51,163 البته که انکار مي‌کنم 475 00:37:51,198 --> 00:37:53,249 تو هيچوقت با رنلي باراتيون نخوابيدي؟ 476 00:37:53,283 --> 00:37:55,234 هيچوقت 477 00:37:55,268 --> 00:37:57,419 و با هيچ مرد ديگه‌اي؟ 478 00:37:57,454 --> 00:37:59,071 هيچوقت 479 00:38:01,424 --> 00:38:04,043 کاري با شما نداريم، سر لوراس 480 00:38:11,219 --> 00:38:13,937 خب، فکر مي‌کنم ديگه کافيه 481 00:38:13,971 --> 00:38:16,556 ارتش ايمان، ملکه مارجري رو به جايگاه احظار مي‌کنه 482 00:38:16,607 --> 00:38:18,558 من رو احظار مي‌کنين؟ 483 00:38:18,643 --> 00:38:20,944 بله، ازتون چندتا سؤال داريم 484 00:38:20,978 --> 00:38:25,081 من ملکه‌ام - بله هستين - 485 00:38:25,116 --> 00:38:27,551 ،و بر اساس قوانين هفت اقليم 486 00:38:27,586 --> 00:38:29,987 نه پادشاه و نه ملکه مستثني از 487 00:38:30,038 --> 00:38:32,907 شهادت دادن در يک جلسه‌ي مقدس بازجويي نيستن 488 00:38:50,927 --> 00:38:54,596 پاسخ شما در مقابل اتهاماتي که به برادرتون وارد شده چيه؟ 489 00:38:54,598 --> 00:38:56,365 همشون دروغگو هستن 490 00:38:56,399 --> 00:38:58,066 همشون؟ - همشون - 491 00:38:58,101 --> 00:39:01,053 ،ملکه مارجري 492 00:39:01,087 --> 00:39:02,604 ،در حضور خدايان 493 00:39:02,639 --> 00:39:04,856 با عقل سليم قسم مي‌خوريد که براد شما 494 00:39:04,908 --> 00:39:06,775 نسبت به تمام اتهامات عليه‌ش 495 00:39:06,826 --> 00:39:08,443 بيگناهه؟ 496 00:39:08,446 --> 00:39:10,530 بله، قسم مي‌خورم 497 00:39:11,782 --> 00:39:14,033 ممنونم، بانوي من 498 00:39:39,561 --> 00:39:41,312 اين مرد رو مي‌شناسي؟ 499 00:39:41,363 --> 00:39:44,865 بله، خيلي خوب مي‌شناسمش 500 00:39:44,899 --> 00:39:47,651 ،اون سر لوراس تايرل ـه وارث هايگاردن 501 00:39:47,653 --> 00:39:50,321 چطور باهاش آشنا شدي؟ 502 00:39:50,373 --> 00:39:52,991 من ملازم ايشون بودم 503 00:39:53,025 --> 00:39:54,826 اون از من خوشش اومده بود 504 00:39:54,877 --> 00:39:58,038 ،همون روزي که باهم آشنا شديم من رو به اتاقش احظار کرد 505 00:39:59,081 --> 00:40:02,834 و توي اتاقش چه اتفاقي افتاد؟ 506 00:40:02,836 --> 00:40:07,339 ما روابط جنسي نامشروع داشتيم 507 00:40:07,341 --> 00:40:09,174 باهاش خوابيدي؟ 508 00:40:09,225 --> 00:40:10,759 هم اون شب و هم شب‌هاي ديگه 509 00:40:10,811 --> 00:40:13,262 .دروغگو اون يه دروغگوئه 510 00:40:14,815 --> 00:40:16,682 کسِ ديگه‌اي هست که بتونه ادعاي تو رو ثابت کنه؟ 511 00:40:16,684 --> 00:40:18,985 بله 512 00:40:19,019 --> 00:40:21,904 بله، ملکه مارجري 513 00:40:21,989 --> 00:40:25,324 چند وقت پيش، يه دفعه وارد اتاق اون شد 514 00:40:25,359 --> 00:40:28,027 بنظر نميومد که غافلگير شده باشه 515 00:40:28,078 --> 00:40:31,998 اين شهادت يه توهين بزرگ به يه خاندان خيلي بزرگه 516 00:40:32,033 --> 00:40:35,202 چرا بايد ارتش ايمان، حرف يه ملازم رو به حرفِ 517 00:40:35,204 --> 00:40:36,870 وارث هايگاردن ترجيح بده؟ 518 00:40:36,921 --> 00:40:38,922 اون روي بدنش يه ماه‌گرفتگي داره، سرورم 519 00:40:39,007 --> 00:40:41,875 بالاي رون پاش 520 00:40:41,926 --> 00:40:44,945 يه لکه به رنگ شراب و شبيه منطقه‌ي دورن 521 00:40:45,013 --> 00:40:47,514 !نه! دروغگو 522 00:40:49,300 --> 00:40:53,220 چيکار مي‌کنين؟ بذارين رد بشيم 523 00:40:53,223 --> 00:40:55,723 ارتش ايمان اعلام مي‌کنه که مدارک کافي 524 00:40:55,774 --> 00:40:57,692 براي برپايي يک دادگاه رسمي 525 00:40:57,726 --> 00:40:59,977 براي سر لوراس 526 00:41:00,029 --> 00:41:01,813 و ملکه مارجري رو داره 527 00:41:01,864 --> 00:41:03,114 چي؟ 528 00:41:03,148 --> 00:41:05,199 قسم دروغ خوردن در مقابل خدايان 529 00:41:05,234 --> 00:41:07,869 بزرگترين گناهه، بانوي من 530 00:41:07,903 --> 00:41:09,620 ببريدش 531 00:41:09,705 --> 00:41:12,373 نه. تامن 532 00:41:12,408 --> 00:41:14,158 !تامن 533 00:41:15,412 --> 00:41:17,496 .نمي‌تونين اينکار رو بکنين من ملکه‌ام 534 00:41:17,547 --> 00:41:20,215 !تامن !تامن 535 00:41:20,250 --> 00:41:22,751 .من ملکه‌تون هستم چطور جرأت مي‌کنين؟ 536 00:41:22,753 --> 00:41:24,286 !دست به من نزنين 537 00:41:24,354 --> 00:41:26,972 !تامن 538 00:41:50,197 --> 00:41:52,365 چي مي‌خواي؟ 539 00:41:52,416 --> 00:41:55,251 لرد رمزي من رو فرستادن که براتون حمام رو آماده کنم، بانوي من 540 00:41:55,287 --> 00:41:58,022 حتماً دلتون مي‌خواد که براي همسر جديدتون 541 00:41:58,056 --> 00:42:00,096 پاک و آراسته باشيد، مگه نه؟ 542 00:42:16,692 --> 00:42:19,311 ،شما خيلي زيبا هستين 543 00:42:19,313 --> 00:42:22,364 ولي بايد رمزي رو خوشحال نگه دارين 544 00:42:22,398 --> 00:42:26,651 رمزي به راحتي خسته مي‌شه 545 00:42:26,702 --> 00:42:28,820 ...شما که دلتون نمي‌خواد عاقبتتون مثل 546 00:42:30,790 --> 00:42:33,408 خب، مثل بقيه بشه 547 00:42:33,459 --> 00:42:35,794 کدوم بقيه؟ 548 00:42:35,829 --> 00:42:38,080 نبايد شايعه‌پراکني کنم 549 00:42:38,132 --> 00:42:40,716 اوه، خيلي خوبه که دوباره موهاتون قرمز شده 550 00:42:40,751 --> 00:42:42,752 ديگه لازم نيست مخفيش کنين 551 00:42:42,803 --> 00:42:44,253 کدوم بقيه؟ 552 00:42:44,304 --> 00:42:46,889 بذاريد فکر کنم، يه کيرا نامي بود 553 00:42:46,924 --> 00:42:48,891 که دختر يه آهنگر بود 554 00:42:48,976 --> 00:42:51,511 ،مثل شما قد بلند بود اندام زيبايي داشت 555 00:42:51,562 --> 00:42:56,015 ولي انقدر حرف زد و حرف زد و حرف زد 556 00:42:56,067 --> 00:42:59,436 که رمزي ازش خسته شد 557 00:42:59,487 --> 00:43:01,989 بعدش ويولت بود 558 00:43:02,023 --> 00:43:04,525 موهاي بلوند خيلي قشنگي داشت 559 00:43:04,576 --> 00:43:07,528 ولي حامله شد 560 00:43:07,530 --> 00:43:10,447 و خب، بعدش هم خسته‌کننده 561 00:43:10,498 --> 00:43:14,168 بعدش تنزي بود 562 00:43:14,202 --> 00:43:15,836 دختر خيلي شيريني بود 563 00:43:15,870 --> 00:43:21,041 البته، دختراي شيرين و دوست‌داشتني 564 00:43:21,093 --> 00:43:23,178 بعد از يه مدت يه کم خنگ مي‌شن، نه؟ 565 00:43:23,212 --> 00:43:25,513 رمزي بهم اجازه داد توي اون شکار، همراهش باشم 566 00:43:25,548 --> 00:43:26,681 شکار؟ 567 00:43:30,603 --> 00:43:34,889 تا حالا يه جسد رو، بعد از اينکه سگ‌ها تيکه پاره‌ش کردن، ديدين؟ 568 00:43:34,940 --> 00:43:36,808 اصلاً قشنگ نيست 569 00:43:38,778 --> 00:43:41,947 ولي، خب، الان روز عروسي شماست 570 00:43:42,363 --> 00:43:44,482 چرا دارم از اين چيزا حرف مي‌زنم؟ 571 00:43:46,786 --> 00:43:48,571 اسمت چي بود؟ 572 00:43:48,622 --> 00:43:50,239 ميراندا 573 00:43:52,459 --> 00:43:55,077 و چند وقته که دوسش داري، ميراندا؟ 574 00:43:58,466 --> 00:44:01,587 تصور مي‌کردي اون هميشه با تو مي‌مونه، مگه نه؟ 575 00:44:01,636 --> 00:44:03,803 و من از راه رسيدم و خرابش کردم 576 00:44:07,008 --> 00:44:10,427 من سانسا استارک اهل وينترفل هستم 577 00:44:10,478 --> 00:44:14,898 اينجا خونه‌ي منه و تو نمي‌توني من رو بترسوني 578 00:44:20,706 --> 00:44:23,491 حمامتون تموم شد، بانوي من؟ 579 00:44:24,493 --> 00:44:26,493 برو. خودم بقيه کارهامو انجام ميدم 580 00:44:50,937 --> 00:44:53,472 بله؟ 581 00:45:00,948 --> 00:45:05,501 من اومدم که شما رو تا جنگل خدايان همراهي کنم، بانوي من 582 00:45:10,074 --> 00:45:13,376 ،لطف مي‌کنين، بانوي من بازوي من رو بگيريد؟ 583 00:45:13,460 --> 00:45:15,912 نه 584 00:45:15,963 --> 00:45:19,248 لرد رمزي گفتن که من بيام که بازوي شما رو بگيرم همراهي کنم 585 00:45:19,300 --> 00:45:20,800 من به تو دست نمي‌زنم 586 00:45:22,721 --> 00:45:24,638 خواهش مي‌کنم 587 00:45:24,673 --> 00:45:26,640 اون من رو مجازات مي‌کنه 588 00:45:28,510 --> 00:45:31,178 فکر مي‌کني واسم مهمه باهات چيکار مي‌کنه؟ 589 00:46:48,260 --> 00:46:51,229 امشب، چه کسي در مقابل خدايان قديم حاظر شده؟ 590 00:46:52,431 --> 00:46:55,850 سانسا از خاندان استارک 591 00:46:55,901 --> 00:46:58,603 براي ازدواج به اينجا آمده 592 00:47:00,773 --> 00:47:04,525 ،يه زن بالغ اصيل و اشراف‌زاده 593 00:47:04,577 --> 00:47:08,997 ،او آمده که از خدايان تقاضاي دعاي نيکبختي کنه 594 00:47:10,834 --> 00:47:12,951 چه کسي مي‌خواهد همسر او شود؟ 595 00:47:21,878 --> 00:47:23,846 رمزي از خاندان بولتن 596 00:47:25,182 --> 00:47:27,467 وارث درِدفورت و وينترفل 597 00:47:29,970 --> 00:47:32,439 چه کسي او را همراهي کرده؟ 598 00:47:34,692 --> 00:47:39,896 ،تئون از خاندان گريجوي ...که زماني 599 00:47:44,318 --> 00:47:45,869 زماني محافظ پدر او بوده 600 00:47:48,156 --> 00:47:51,709 ،بانو سانسا اين مرد رو به همسري مي‌پذيريد؟ 601 00:48:21,491 --> 00:48:23,308 اين مرد رو به همسري مي‌پذيرم 602 00:48:54,809 --> 00:48:56,977 راضي هستي، بانوي من؟ 603 00:48:59,731 --> 00:49:02,766 خوبه. من مي‌خوام که شما خوشحال باشين 604 00:49:12,962 --> 00:49:15,630 پدرم گفت که تو هنوز باکره هستي 605 00:49:21,253 --> 00:49:23,922 آم، بله - چرا؟ - 606 00:49:27,593 --> 00:49:30,845 چرا هنوز باکره‌اي؟ 607 00:49:31,532 --> 00:49:33,151 از کوتوله‌ها مي‌ترسي؟ 608 00:49:34,684 --> 00:49:36,769 لرد... لرد تيريون مهربان بودن 609 00:49:36,820 --> 00:49:40,372 .ايشون متشخص بود هيچوقت بهم دست نزد 610 00:49:42,008 --> 00:49:43,359 تو که بهم دروغ نمي‌گي؟ 611 00:49:43,443 --> 00:49:45,194 نه، سرورم 612 00:49:45,228 --> 00:49:47,963 ،دروغ گفتن به همسرت ،اونم تو شب عروسيش 613 00:49:47,998 --> 00:49:51,500 اصلاً راه خوبي واسه شروع يه زندگي مشترک نيست 614 00:49:56,424 --> 00:49:59,542 ما الان زن و شوهريم 615 00:49:59,594 --> 00:50:01,628 بايد باهمديگه صادق باشيم 616 00:50:01,762 --> 00:50:03,463 اينطور فکر نمي‌کني؟ 617 00:50:04,465 --> 00:50:06,383 بله 618 00:50:16,395 --> 00:50:18,229 خوبه 619 00:50:20,482 --> 00:50:22,316 لباسات رو در بيار 620 00:50:26,288 --> 00:50:28,322 اوه، نه، نه، نه 621 00:50:28,407 --> 00:50:31,375 بمون، ريک 622 00:50:31,410 --> 00:50:33,661 تو تماشا مي‌کني 623 00:50:45,725 --> 00:50:48,744 بايد دوباره ازت درخواست کنم؟ 624 00:50:48,811 --> 00:50:51,013 من اصلاً دوست ندارم چيزي رو دوباره درخواست کنم 625 00:51:18,960 --> 00:51:20,177 ...ريک 626 00:51:20,211 --> 00:51:23,414 بهت گفتم تماشا کن 627 00:51:29,154 --> 00:51:32,222 تو از وقتي که سانسا يه دختربچه بوده اونو مي‌شناسي 628 00:51:33,526 --> 00:51:35,144 حالا تماشا کن که به يه زن تبديل مي‌شه 629 00:52:19,200 --> 00:52:27,000 Resync to BluRay : KingDark ma.kingamir500@gmail.com Mohammad Amir Navaie